معنی بحال خود برگشتن، بحال نخستین برگشتن، پس زدن، عود , داشتن بر کردن، پس نشستن، فنری بودن، (با no و nopu) واکنش ,, معنی بحال خود برگشتن، بحال نخستین برگشتن، پس زدن، عود پ داشتن بر کردن، پس نشستن، فنری بودن، (با ئخ و ئخحع) واکنش پ, معنی fpاg omb fc;aتj، fpاg josتdj fc;aتj، /s xbj، umb , bاaتj fc lcbj، /s jasتj، tjcd fmbj، (fا no m nopu) mاlja ,, معنی اصطلاح بحال خود برگشتن، بحال نخستین برگشتن، پس زدن، عود , داشتن بر کردن، پس نشستن، فنری بودن، (با no و nopu) واکنش ,, معادل بحال خود برگشتن، بحال نخستین برگشتن، پس زدن، عود , داشتن بر کردن، پس نشستن، فنری بودن، (با no و nopu) واکنش ,, بحال خود برگشتن، بحال نخستین برگشتن، پس زدن، عود , داشتن بر کردن، پس نشستن، فنری بودن، (با no و nopu) واکنش , چی میشه؟, بحال خود برگشتن، بحال نخستین برگشتن، پس زدن، عود , داشتن بر کردن، پس نشستن، فنری بودن، (با no و nopu) واکنش , یعنی چی؟, بحال خود برگشتن، بحال نخستین برگشتن، پس زدن، عود , داشتن بر کردن، پس نشستن، فنری بودن، (با no و nopu) واکنش , synonym, بحال خود برگشتن، بحال نخستین برگشتن، پس زدن، عود , داشتن بر کردن، پس نشستن، فنری بودن، (با no و nopu) واکنش , definition,